جدول جو
جدول جو

معنی متعادل

متعادل((مُ تَ دِ))
دارای تعادل، دارای اعتدال
تصویری از متعادل
تصویر متعادل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متعادل

متعادل

متعادل
برابر، ترازمند، ویژگی کسی یا چیزی که حالت طبیعی دارد، بدون افراط وتفریط
متعادل
فرهنگ فارسی عمید

متعادل

متعادل
برابر یکدیگر. (ناظم الاطباء). هم وزن. هم سنگ تراز و برابر شده. و رجوع به تعادل شود
لغت نامه دهخدا

متعادل

متعادل
هم سنگ، هم وزن، برابر، ترازمند، تعادل دار، دارای تعادل، دارای اعتدال، میانه رو
فرهنگ واژه مترادف متضاد

متعامل

متعامل
کسی که با دیگری خرید و فروش و معامله می کند، یک طرف معامله
متعامل
فرهنگ فارسی عمید

متعامل

متعامل
سوداگر داد و ستد کننده معامله کننده داد و ستد کننده
متعامل
فرهنگ لغت هوشیار