معنی متشاغل متشاغل کسی که از کاری روی برتابد و خود را به کار دیگر مشغول سازد تصویر متشاغل فرهنگ فارسی معین
متشاغل متشاغل سستکار رو گردان از کار کسی که از کاری روی بر تابد و خود را بکار دیگر مشغول سازد فرهنگ لغت هوشیار
متشاول متشاول حمله کننده به نیزه و جز آن بسوی یکدیگر. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مر یکدیگر رانیزه زننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشاول شود لغت نامه دهخدا
متشاکل متشاکل موافقت کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مناسب و موافق و پسند شده یکی مر دیگری را. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشاکل شود لغت نامه دهخدا