جدول جو
جدول جو

معنی مترون

مترون((مِ رُ))
کسی که سرپرستی و نظارت پرستاران را بر عهده دارد
تصویری از مترون
تصویر مترون
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مترون

سترون

سترون
نازاینده مانند استر، نازا، عقیم، استرمانند، برای مِثال کنون شویش بمرد و گشت فرتوت / از آن فرزند زادن شد سترون (منوچهری - ۸۶)، استریل
سترون کردن: در پزشکی، عقیم کردن، نازا ساختن، استریل کردن
سترون
فرهنگ فارسی عمید