معنی متجشع - فرهنگ فارسی معین
معنی متجشع
- متجشع((مُ تَ جَ شِّ))
- سخت حریص، جمع متجشعین
تصویر متجشع
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با متجشع
متجشع
- متجشع
- سخت حریص. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به تجشع شود
لغت نامه دهخدا
متجرع
- متجرع
- خشم فرو خورنده، هفت نوش جرعه جرعه خورنده آب و مانند آن، فرو خورنده خشم جمع متجرعین
فرهنگ لغت هوشیار