جدول جو
جدول جو

معنی متجرع

متجرع((مُ تَ جَ رِّ))
جرعه جرعه خورنده آب و مانند آن، فرو خورنده خشم، جمع متجرعین
تصویری از متجرع
تصویر متجرع
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متجرع

متجرع

متجرع
خشم فرو خورنده، هفت نوش جرعه جرعه خورنده آب و مانند آن، فرو خورنده خشم جمع متجرعین
فرهنگ لغت هوشیار

متجرع

متجرع
فروخورندۀ خشم، جرعه جرعه خورندۀ آب و مانند آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تجرع شود
لغت نامه دهخدا

متشرع

متشرع
کسی که معتقد به دین و شریعت باشد، پیرو شرع، کسی که پیرو مکتب متشرعه است
متشرع
فرهنگ فارسی عمید