جدول جو
جدول جو

معنی متبین

متبین((مُ تَ بَ یِّ))
آشکار شونده، پیدا، هویدا، آشکار کننده، جمع متبینین
تصویری از متبین
تصویر متبین
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متبین

متبین

متبین
پیدا هویدا، آشکار کننده آشکار شونده پیدا هویدا، آشکار کننده جمع متبینین
فرهنگ لغت هوشیار

متبین

متبین
پیدا و آشکار کننده. (آنندراج). هر آنچه روشن و واضح کند و آشکارا سازد، شرح داده شده و بیان کرده شده و مشروح. (ناظم الاطباء) ، پیدا و آشکار. (آنندراج). هویدا و ظاهر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبین شود
لغت نامه دهخدا

آتبین

آتبین
آبتین، روح کامل و نیکو کار، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آتبین
فرهنگ نامهای ایرانی

متعین

متعین
آنکه از طبقۀ اجتماعی بالایی برخوردار باشد، از طبقۀ اعیان، سرآمد، برجسته، مقرر، محقق
متعین
فرهنگ فارسی عمید