جدول جو
جدول جو

معنی متأهل

متأهل((مُ تَءَ هِّ))
دارای اهل و عیال، دارای همسر
تصویری از متأهل
تصویر متأهل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متأهل

متاهل

متاهل
دارایزن و فرزند یالمند زندار کسی که دارای اهل بیت و عیال است آنکه زن و فرزند دارد: متاهل دو پای خود در بست سر خود را بدست خود بشکست. (حدیقه) جمع متاهلین
فرهنگ لغت هوشیار