جَمعِ واژۀ مَأخَذ. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مأخذ شود، دامها. (از اقرب الموارد). - مآخذالطیر، دامها و جز آن که بدان مرغان را صید کنند. (منتهی الارب) (آنندراج). جاهایی که مرغان را گیرند. (از اقرب الموارد)
مکان اخذ، جایی که چیزی رااز آن گیرند، محل صدور چیزی، جمع ماخذ، خاستگاه ها سرچشمه ها سرچشمه خاستگاه گرفتگاه، روش جمع ماخذ منابع سرچشمه ها: ماخذ تحقیقات تاریخی. جایی که از آن چیزی گیرند، مسلک روش، منبع اساس: ماخذ این قول کتاب... است جمع ماخذ