معنی مأوا - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مأوا
ماوا
- ماوا
- جای بودن، مسکن خانه، جایگاه، مقام، جای اقامت و مکان سکونت رسم الخطی در فارسی برای ماوی
فرهنگ لغت هوشیار
مقوا
- مقوا
- صفحه ستبر و کلفتی که از چندین لا کاغذهای بیکاره و یا پارچه های کهنه میسازند
فرهنگ لغت هوشیار
مقوا
- مقوا
- نوعی کاغذ ضخیم که از آن برای ساختن جلد کتاب یا چیزهای دیگر استفاده می کنند
فرهنگ فارسی معین