جدول جو
جدول جو

معنی مأموریت

مأموریت((~. یَّ))
کاری که انجام آن از سوی مقامی واگذار و خواسته شده است
تصویری از مأموریت
تصویر مأموریت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مأموریت

ماموریت

ماموریت
حکم و فرمان و امر، رسالت و اطاعت حکم در تازی نیامده فرستاکی فرستش پروانکی گمارش مامور شدن، وظیفه ای که بعهده کسی محول شده
فرهنگ لغت هوشیار

ماموریت

ماموریت
شغل یا وظیفه ای که از جانب شخص یا سازمانی بر عهدۀ شخص گذاشته می شود، فرمان بردای، فرمان بردار بودن
فرهنگ فارسی عمید