جدول جو
جدول جو

معنی ماه

ماه
قمر زمین، سیاره کوچکی که به دور خود و دور زمین می گردد و از خورشید نور می گیرد، ماه نهم بارداری یا زمان زایمان، در ایران قدیم روز دوازدهم از هر ماه شمسی، معشوق زیباروی، زیبا، قشنگ
تصویری از ماه
تصویر ماه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ماه

ماه

ماه
از کرات آسمانی که در هر ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و۴۴ دقیقه یک بار به دور زمین می گردد و از خورشید کسب نور می کند، قمر،
واحد اندازه گیری زمان برابر با یک دوازدهم سال، کنایه از زیبا، در گاه شماری ایران قدیم، روز دوازدهم از هر ماه شمسی،
کنایه از زیبا، پسوند متصل به واژه به معنای دل انگیز مثلاً ماه پیکر، ماه منظر،
در آیین زردشتی ایزد روز دوازدهم از هر ماه، روز دوازدهم از هر ماه خورشیدی، ماه روز، برای مِثال ماه روز ای به روی خوب چو ماه / بادۀ لعل مشک بوی بخواه ی گشت روشن چو ماه بزم که گشت / نام این روز ماه و روی تو ماه (مسعودسعد - ۵۴۸)
ماه برکوهان: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال چو لحن ماه برکوهان گشادی / زبانش ماه برکوهان نهادی (نظامی۲ - ۲۰۳)
ماه به ماه: ماهیانه، ماهانه، هر ماه، از این ماه به آن ماه
ماه تمام: ماه شب چهاردهم از تقویم قمری، بدر
ماه روزه: ماه نهم سال قمری، ماه روزه، ماه صیام، رمضان المبارک، ماه مبارک، رمضان
ماه قمری: مدت بین رؤیت هلال ماه تا هلال دیگر، تقریباً برابر با ۵/۲۹ شبانه روز
ماه مبارک: ماه نهم سال قمری، ماه روزه، ماه صیام، رمضان المبارک، رمضان
ماه نو: ماه شب اول از تقویم قمری، هلال
ماه
فرهنگ فارسی عمید

ماه

ماه
یکی از کرات آسمانی که بدور زمین میگردد و بعربی قمر گویند، ماه قمری مدت 92 تا 03 روز از رویت هلال تا هلال دیگر است
فرهنگ لغت هوشیار

ماه

ماه
آب، ماء، (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، و نسبت بدان را ماهی ّ گویند، (از اقرب الموارد)، و رجوع به ماء شود، رجل ماه الفؤاد، مرد بددل و جبان یا کندخاطرگویا در آب فرورفته، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)،
قصبۀ شهر و ماهان دینورو نهاوند که یکی از هر دو را ماه الکوفه و دیگری راماه البصره نامند ... (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، مأخوذ از فارسی، شهر و مدینه، (ناظم الاطباء)، و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

ماه

ماه
نواحیی را که ما امروز همدان و کرمانشاه و دینور و نهاوند و پیشکوه گوییم در قدیم کشور ماه می نامیدند و در ویس و رامین این لفظ استعمال شده است، این باقی ماندۀ ’ماد’ و ’مای’ قدیم است که مرکزمملکت مادی باشد، عرب بعد از فتح این قسمت از ایران این لفظ را به کار بردند منتهی دو ماه قائل شدند و برای ماه نیز معنای دیگری که بعد در کتب جغرافیا معمول گردید تصور کردند و گفتند ماه الکوفه و ماه البصره و مجموع را ’ماهات’ نام نهادند، از ماه کوفه مرادشان دینور و کرمانشاهان تاحلوان بود و از ماه بصره مرادشان نهاوند و صیمره بود، (از سبک شناسی ج 1 ص 26)، مسکن قوم ماد را نیز ’ماد’ می نامیدند و همین کلمه است که در پهلوی و پارسی (و نیز در تعریب) ’ماه’ شده، ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر (ص 205) نوشته: ماه عبارت است از زمین جبل و ’ماهین’ عبارت است از ماه بصره که دینور باشد و ماه کوفه که نهاوند باشد و اغلب به آن دو ’ماه سبذان’ را افزایند و جمله را ’ماهات’ نامند و بسا نهاوند را به ’ماه دینار’ یاد کنند، (از حاشیۀ برهان چ معین)، کلمه ماه صورت تغییر یافتۀ ’ماد’ اسم قوم و مملکت غربی ایران بوده است، در کتاب پهلوی کارنامک اردشیر بابکان این کلمه به همان ترکیب قدیم خود ’مادیک’= ’ماد’ آمده اما معمولاً در پهلوی ماه می گفته اند، در کتب مورخان و جغرافی دانان ایرانی و عرب غالباً به اسم ماه برمی خوریم ولی از دایرۀ وسعت آن کاسته و به برخی از نواحی غربی ایران اطلاق می شده است مثل ’ماه نهاوند’ و ’ماه دینار’ و ’ماه شهریاران’ و جز آنها، در داستان ویس و رامین که از متنی پهلوی به نظم فارسی درآمده مکرراً به کشور ماه و بوم ماه و ماه آباد و زمین ماه که از همه یک کشور اراده شده برمی خوریم زیرا که ویس دختر شاه قارن و ملکۀ شهرو، خواهر ویرو و زن شاه موبد و معشوقۀ رامین برادرشاه موبد از کشور ماه بود و شاه قارن در سرزمین ماه پادشاهی داشت، (از یشتها ج 2 ص 216 و 217) :
به شوهر بود شهرو را یکی شاه
بزرگ و نامور از کشور ماه،
(ویس و رامین)،
ترا دارم چو جام خویشتن شاد
زمین ماه را همواره آباد،
(ویس و رامین)،
زمین ماه یکسر باد ویران
چو دشت ریگ و چون شور بیابان،
(ویس و رامین)،
وگر نه بوم ماه از کین شودپست
پس آنگه چون توانی زین گنه رست،
(ویس و رامین)،
و رجوع به مادۀ قبل و ’ماه البصره’ و ’ماه الکوفه’ و ’ماهات’ و ’ماهین’ ویشتها ج 2 ص 216-217 و معجم البلدان ذیل ماه و ماه دینار و نهاوند شود
به زبان پهلوی شهر و مملکت را گویند که عربان مدینه خوانند، گویند حذیفه بعد از فتح همدان به نهاوند آمد و چون نهاوند کوچک بود و گنجایش سپاه او را نداشت، فرمود که آنچه لشکر بکوفه بود به دینور و هرچه سپاه بصره بود به نهاوند فرود آمد و چون ماه به زبان پهلوی شهر و مملکت را گویند، نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند لهذا عربان هم این دو شهر را ماهین می خوانند، (برهان)، شهر و مملکت چنانکه در تاریخ طبری گوید که چون ماه به زبان فارسی شهر و مملکت باشد نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند و عربان هر دو راماهان گویند ... لیکن در قاموس به معنی بلده و قصبه آورده، ظاهراً معرب کرده اند، (فرهنگ رشیدی)، به زبان تازی شهر و مملکت را ماه گویند ... (از آنندراج) (از انجمن آرا) :
از دیار فرنجه یک مه راه
هست ماهی و مردمانش چو ماه،
امیرخسرو (از آنندراج)،
ورجوع به ماه بعد شود
لغت نامه دهخدا

ماه

ماه
نام فرشته ای است که موکل است بر جرم قمر یعنی قرص ماه و تدبیر و مصالح روز ماه که روز دوازدهم بود از ماه شمسی به او تعلق دارد، (برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، ماه در ایران باستان، علاوه بر اطلاق به جرم قمر، به فرشته ای (ایزد کرۀ ماه) اطلاق می شده و او مانند خورشید ستوده و مورد تعظیم و تکریم بوده است ... در تیر یشت (یشت 8) بند1 و مهریشت بند 145 و غیره مخصوصاً ماه مورد تعظیم قرار گرفته است، غالباً ماه تشکیل دهنده تخمه و نژاد ستوران شناخته شده است (یسنا 1 بند 11 و یسنا 16 بند 4 و غیره) و نیز در اوستا مربی گیاه و رستنی خوانده شده (ماه یشت بند 4) (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

ماه

ماه
برج، شهر، قمر، زیبا، قشنگ، جمیل، زیبارو، محبوب، معشوق، یار، دوست داشتنی، مطلوب، بی عیب و نقص، کامل، فصل
فرهنگ واژه مترادف متضاد

ماه

ماه
اگر دید ماه را برگرفت، دلیل که زنی صاحب جمال بخواهد. اگر دید ماه هلال بود، دلیل که زن از اصل کمتر است. اگر این خواب را زنی بیند، دلیل که شوهری کند بدین نوع. جابر مغربی
دیدن ماه به خواب، دلیل وزیر بود. اگر بیند ماه از آسمان فرا گرفت، دلیل که وزیر پادشاه شود. حضرت دانیال
اگر کسی ماه را در اتاق خود ببیند، همسری پیدا میکند و اگر زنی کافر چنین خوابی ببیند، به دین اسلام میگرود و اگر کسی ماه را در روی زمین ببیند، مادرش از دنیا میرود. خورشید و ماه به پدر و مادر تعبیر میشوند و اگر کسی در خواب ببیند که خورشید و ماه برای او سجده میکنند، نشانه آن است که پدر و مادرش از او راضی هستند. خالد بن علی بن محد العنبری
خواب ماه: تغییرات مهم و خوشایند
یک زن خواب ماه ببیند: شانس در عشق
یک مرد خواب ماه ببیند: کارهای او با موفقیت روبرو می شوند. کتاب سرزمین رویاها
ماه سرخ رنگ: عدم توافق
ماه زیبا: عشق وفادار
خسوف: اخبار بد
ماه کامل: بی وفایی، خیانت
ماه در کنار خورشید: اتفاقات بسیار مهم
ماه گرفتگی: بی وفایی، خبرهای بد
یوسف نبی (ع) می فرماید:
دیدن ماه از بزرگان شادی بیند - لوک اویتنهاو
دیدن ماه، دلیل بر پادشاه بود. اگر بیند ماه به دو نیمه شد، دلیل که پادشاه یا وزیر هلاک شوند. اگر بیندماه با وی سخن گفت، دلیل که بر ولایتی حکم کند. اگر دید دو ماه با هم جنگ کردند، دلیل که میان دو پادشاه خصومت شود. اگر دید یکی از آن دو ماه ناقص شدند، یکی از آن دو پادشاه معزول شود. محمد بن سیرین
۱ـ دیدن ماه در آسمانی پرستاره به خواب، نشانه کامیابی در امور عاطفی و موفقیت در زندگی است.
۲ـ اگر خواب ببینید ماه به شکل غیرعادی در آسمان دیده می شود، علامت آن است که در روابط خانوادگی شما مشاجره و اختلاف روی خواهد داد.
۳ـ دیدن خسوف در خواب، نشانه آن است که شایعات، جامعه را به ویرانی خواهد کشاند.
۴ـ دیدن ماه نو در خواب علامت ازدواجی موفق و افزایش ثروت است.
۵ـ اگر دختری خواب ببیند از ماه می خواهد سرنوشت آینده او را بازگوید، علامت آن است که با فرد مورد علاقه خود ازدواج خواهد کرد. اما اگر خواب ببیند در آسمان دو ماه وجود دارد، نشانه آن است که بخاطر علاقه بیش از اندازه به پول و ثروت همسر خود را از دست خواهد داد. و اگر خواب ببیند ماه ناگاه تیره می شود، نشانه آن است که به علت نداشتن درایت و مهارتهای زنانه شادیها و سعادت بزرگی از چنگ او خواهد گریخت. ۶ـ اگر خواب ببینید ماه به رنگ خون سرخ است، نشانه آن است که جنگ و ستیز درخواهد گرفت و مردم برای دفاع از وطن پا پیش خواهند گذاشت .
دیدن ماه بر هفده وجه است. اول: پادشاه. دوم: وزیر. سوم: ندیم وهمدم. چهارم: رئیس. پنجم: شرف و جاه (بزرگی و مقام). ششم: کنیزک. هفتم: غلام. هشتم: کارباطل. نهم: والی حاکم و فرمانروا. دهم: عالمی مفسد و بد عمل. یازدهم: مهتری سروری. دوازدهم: مادر. سیزدهم: پدر. چهاردهم: زن. پانزدهم: فرزند. شانزدهم: پسر. هفدهم: بزرگواری.
اگر دید ماه بدر بود تاریک، دلیل که از پادشاه نصرت یابد. اگر دید که ماه هلال از مطلع خود بیرون آمد، دلیل که در آن موضع فرزند او پادشاه شود و بعضی گویند دیدن ماه به خواب، دلیل بر آن باشد که پادشاه را پسری آید یا وزیر را. اگر بیند ماه را دست بگرفت یا در کنار او آمد، دلیل که او پسری آید عالم و دانا. اگر این خواب را یکی از مقربان و نزدیکان سلطان بیند فرزندش شاه شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب