جدول جو
جدول جو

معنی مانده

مانده
پابرجا، باقی، زیاد آمده، خسته، ناتوان
تصویری از مانده
تصویر مانده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با مانده

مانده

مانده
ویژگی مادۀ غذایی کهنه یا غیرقابل مصرف مثلاً غذای مانده، باقی مانده، خسته، در علم حسابداری باقی ماندۀ حساب، تفاوت جمع اقلام دریافتی و پرداختی، کنایه از بی نصیب
مانده
فرهنگ فارسی عمید

مانده

مانده
الباقی، باقی، باقیمانده، بقیه، تتمه، تفاوت، دنباله، بازمانده، خسته، درمانده، عاجز، فرسوده، کوفته، مقیم، باقی، بیات
فرهنگ واژه مترادف متضاد