جدول جو
جدول جو

معنی لهاز

لهاز((لِ))
چوب پاره ای که به وسیله آن سوراخ تبر و چرخ چاه را تنگ کنند، داغی که بر زیر گوش اشتر نهند
تصویری از لهاز
تصویر لهاز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لهاز

لهاز

لهاز
تریشه که کنار دسته برای استوار کردن در سوراخ چرخ یا تبر نهند، داغ زیر گوش شتر چوب پاره ای که بوسیله آن سوراخ تبر وچرخ چاه را تنگ کنند، داغی که بر زیر گوش اشتر نهند
فرهنگ لغت هوشیار

لهاز

لهاز
چوب پاره ای که بدان سوراخ تبر و چرخ چاه را تنگ کنند. (منتهی الارب) ، داغ که بر زیر گوش اشتر نهند. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا

لهاک

لهاک
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ویسه برادر پیران و جزو سپاهیان افراسیاب تورانی
لهاک
فرهنگ نامهای ایرانی

بهاز

بهاز
اسب نجیب و اصیل که به جهت نتاج گرفتن آنرا در گله اسب رها کنند
بهاز
فرهنگ لغت هوشیار