جدول جو
جدول جو

معنی لولهنگ

لولهنگ((لُ لَ هِ))
لولهین. لولین. لولئین، آفتابه گلی، ابریق
لولهنگ کسی زیاد آب گرفتن: کنایه از دارای نفوذ و اعتبار بودن
تصویری از لولهنگ
تصویر لولهنگ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لولهنگ

لولهنگ

لولهنگ
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
لولهنگ
فرهنگ لغت هوشیار

لولهنگ

لولهنگ
لولئین، ظرف سفالی لوله دار شبیه آفتابه، ابریق، لوله هنگ، لولهنگ
لولهنگ
فرهنگ فارسی عمید

لولهنگ

لولهنگ
لولنگ. آفتابۀ گلی. لولهین. ابریق.
- لولهنگ کسی آب گرفتن، کنایه است از متمول بودن: لولهنگش آب برمیدارد، متمول است
لغت نامه دهخدا

لولنگ

لولنگ
لولهنگ خانه. جایی که لولهنگها را در آنجا گذارند آفتابه خانه لولهین خانه
فرهنگ لغت هوشیار

لولنگ

لولنگ
لولهنگ. لولهین. ابریق و آفتابۀ گلی. ابریقی که از گل سازند.
- امثال:
لولنگش آب می گیرد، صاحب نام است و عنوانی دارد. رجوع به لولهنگ شود
لغت نامه دهخدا