معنی لول شدن
- لول شدن((شُ دَ))
- نشئه شدن، سرمست شدن
واژههای مرتبط با لول شدن
لول شدن
- لول شدن
- مست مست شدن سخت مست شدن
لول شدن
- لول شدن
- مست ِ مست شدن. سخت مست شدن. سیاه مست شدن
لول زدن
- لول زدن
- در جای خود جنبیدن و پیچ خوردن، لولیدن
لعل شدن
- لعل شدن
- لال شدن سرخ شدن برنگ لعل در آمدن سرخ شدن: ای حمیرا، اندر آتش نه تو لعل تاز نعل تو شود این کوه نعل. (مثنوی لغ)
لوله شدن
- لوله شدن
- بشکل لوله در آمدن شکل استوانه بخود گرفتن (چنانکه فرش یا کاغذکه در نوردند
لول زدن
- لول زدن
- لول خوردن لولیدن
لوس شدن
- لوس شدن
- ننر شدن
لوث شدن
- لوث شدن
- مجازاً به چند یا چندین تن نسبت دادن برای تخفیف کیفر
ملول شدن
- ملول شدن
- بیزار شدن بستوه آمدن، اندوهگین شدن: (دلا، اگر طلبی سایه همای شرف مشو ملول گرت چرخ ناتوان دارد) (وحشی. چا. امیر کبیر. 185)
