جدول جو
جدول جو

معنی لوطی خور

لوطی خور((خُ))
مورد سوءاستفاده قرار گرفته
تصویری از لوطی خور
تصویر لوطی خور
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لوطی خور

لوطی خور

لوطی خور
رند خور از دست رفته بامونخور چیزی که مورد سوء استفاده کسی یا جمعی شود
فرهنگ لغت هوشیار

غوطه خور

غوطه خور
آنکه در آب غوطه خورد. غواص. (ناظم الاطباء). غوطه خوار. غوطه ور. فرورونده در آب. سر به آب فروبرنده: قَمّاس، غوطه خور. (منتهی الارب) ، هر چیزی که در زیر آب فروشده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به غوطه و غوته شود
لغت نامه دهخدا

روزی خور

روزی خور
روزی خورنده. روزی خوار:
نشاید همه کشتن از بهر خویش
که روزی خورانند از اندازه بیش.
نظامی.
و رجوع به ترکیبات مترادف آن شود
لغت نامه دهخدا