جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لوش لوش

لوش لوش

لوش لوش
پاره پاره:
گر بجنبد در زمان گیردش گوش
بر زمین زن تا که گردد لوش لوش،
عیوقی
لغت نامه دهخدا

گوش موش

گوش موش
مَرزَنگوش، گیاهی خوش بو از خانوادۀ نعناع با گل های سفید که مصرف دارویی دارد
اَنجِرَک، مَرزه گوش، آذانُ الفار، اَناغالِس
گوش موش
فرهنگ فارسی عمید

گوش موش

گوش موش
گیاهی است از تیره گزنه ها که یکساله است و برخی گونه های پایا نیز دارد. برگهایش بیضوی و منفرد و کامل و گلهایش سبز رنگ و دارای آرایش گرزن میباشند. ارتفاع این گیاه بین 30 تا 80 سانتیمتر است. غالبا گیاه مذکور روی دیوار های مخروبه و دور از سکنه میروید. در طب عوام بصورت ضماد و جهت رفع ناراحتیهای بواسیر بکار میرود بعلاوه بعلت دارا بودن مقدار کمی نیترات پتاسیم مدر نیز میباشد اذن الفار حشیشه الرمل حشیشه الزجاج
فرهنگ لغت هوشیار

لوا لوا

لوا لوا
سبک بی وقار جلف: تیز بر ریش آن مزکی کو کار سازش لوا لوا باشد، (کمال اسماعیل رشیدی)، رذل سفله
فرهنگ لغت هوشیار

خوش خوش

خوش خوش
کنایه از از روی خوشی
کم کم، به تدریج و تأنّی، مُتَدَرِّج، رَفتِه رَفتِه، اَندَک اَندَک، خُوش خُوشَک، کَم کَم، پِلِّه پِلِّه، جَسته جَسته
خوش خوش
فرهنگ فارسی عمید