جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لوالوا

لوالوا

لوالوا
مرد سبک بی وقار و بی تمکین و رذل و سفله. (آنندراج) :
هرکه در کون هلد بغا باشد
گر مزکّی شهر ما باشد
تیز بر ریش آن مزکّی کو
کارسازش لوالوا باشد.
کمال اسماعیل
لغت نامه دهخدا

لوا لوا

لوا لوا
سبک بی وقار جلف: تیز بر ریش آن مزکی کو کار سازش لوا لوا باشد، (کمال اسماعیل رشیدی)، رذل سفله
فرهنگ لغت هوشیار

لوالو

لوالو
شخصی راگویند که سبک و بی تمکین باشد. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

لوبلیا

لوبلیا
لاتینی تازی گشته دود هندی گیاهی است ار رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که علفی است. گلهایش برنگهای سفید و آبی و بنفش میباشند و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 200 گونه از این گیاه شناخته شده که متعلق بنواحی معتدل و گرم کره زمینند. انساج این گیاه در پزشکی ضد تنگی نفس و آسم بکار میرود تنباکوی هندی دخان هندی تبغ هندی
فرهنگ لغت هوشیار

لونالون

لونالون
رنگارنگ رنگ برنگ. توضیح این کلمه را با گوناگون که بهمین معنی است نباید اشتباه کرد
فرهنگ لغت هوشیار

لولاور

لولاور
ظرف برنجی بزرگی که درآن روغن و جز آن کنند دبه روغن لولاور
لولاور
فرهنگ لغت هوشیار

موالیا

موالیا
ترانه بندگان نوعی شعر و ترانه عربی که موالی (بندگان) برای خداوندان خود میخوانده و در ترجیع آن کلمه} یا موالیا {را تکرار میکرده اند
فرهنگ لغت هوشیار