جدول جو
جدول جو

معنی لو رفتن

لو رفتن
گرفتار شدن به دلیل برملا شدن راز
تصویری از لو رفتن
تصویر لو رفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لو رفتن

لو رفتن

لو رفتن
از دست رفتن. لو داده شدن. رجوع به لو دادن شود
لغت نامه دهخدا

رو رفتن

رو رفتن
در تداول عامه، افتادن اسب و استر و جز آن به سینه بر زمین. افتادن اسب و سایر ستور و این عیبی است. قسمی سقوط اسب و استر. قسمی سکندری خوردن اسب و استر. افتادن اسب از سوی مقابل بر زانو. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

لک رفتن

لک رفتن
لکه رفتن. نوعی از رفتار اسب. قسمی حرکت اسب و شتر و جز آن
لغت نامه دهخدا

آب رفتن

آب رفتن
جریان آب - رفتن آب، کوتاه شدن جامه تازه پس از شسته شدن آن، خارج شدن منی جاری شدن آب مرد، بی عزت شدن خوار گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار