معنی لنگرگاه - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لنگرگاه
لنگرگاه
- لنگرگاه
- جائی که کشتی در دریا بایستد و پیشتر نتواند رود. دهانه و یا جائی از دریا که کشتی آنجا بایستد. خور. بندر. کلاّء. (منتهی الارب) : مرسی، مراسی، لنگرگاهها
لغت نامه دهخدا
لنگر گاه
- لنگر گاه
- جایی از دریاکه کشتی در آن بایستد و پیشتر نتواند رفت، بندر
فرهنگ لغت هوشیار
لنگرگه
- لنگرگه
- مخفف لنگرگاه:
یکی را به لنگرگه خویش ماند
دگر را به قدر رسن پیش راند.
نظامی
لغت نامه دهخدا