جدول جو
جدول جو

معنی لندلند کردن

لندلند کردن((~. کَ دَ))
غرغر کردن
تصویری از لندلند کردن
تصویر لندلند کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لندلند کردن

لند لند کردن

لند لند کردن
سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غُر و لُند کردن، ژَکیدن، رَکیدن، زَکیدن، لُندیدن، غُر غُر کردن، دَندیدن، دَندِش
لند لند کردن
فرهنگ فارسی عمید