معنی لک آوردن - فرهنگ فارسی معین
معنی لک آوردن
- لک آوردن((لَ. وَ دَ))
- نقطه ای از سفیدی یا سیاهی و یا سرخی در چشم ظاهر شدن
تصویر لک آوردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لک آوردن
لک آوردن
- لک آوردن
- لک آوردن چشم. نقطه ای از سفیدی یا سیاهی و یا سرخی در چشم ظاهر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
لک آوردن
- لک آوردن
- لک آوردن چشم، نقطه ای از سپیدی و یا سیاهی و یا سرخی در آن ظاهر شدن
لغت نامه دهخدا
در آوردن
- در آوردن
- داخل کردن ادخال، بیرون آوردن (از اضداد)، رها کردن آزاد ساختن، یا از خود در آوردن دروغ پردازی کردن مطلبی از خود ساختن که واقعیت نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آب آوردن
- آب آوردن
- جاری کردن آب یا آب چشم (دیده)، جاری کردن چشم آب مخصوص را بی اختیار بسبب کسالت یا پیری
فرهنگ لغت هوشیار