معنی لقاطه - فرهنگ فارسی معین
معنی لقاطه
- لقاطه((لُ طَ))
- چیزی بی ارزش که روی زمین افتاده باشد، جمع القاط
تصویر لقاطه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لقاطه
لقاطه
- لقاطه
- شکسته و ریزۀ هر چیزی رایگان و بی بها و از زمین برگرفته، خوشۀ برچیده. (منتهی الارب). ج، لقاطات
لغت نامه دهخدا
لقاطه
- لقاطه
- موضعی است نزدیک حاجر از منازل بنی فزاره. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا