جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لف پیچیدن

سر پیچیدن

سر پیچیدن
نافرمانی کردن عصیان ورزیدن: در ارتش اگر کسی از اوامر مافوق خود سرپیچی کند سخت تنبیه میشود
فرهنگ لغت هوشیار

ناف پیچیدن

ناف پیچیدن
پدید آمدن درد در ناحیه ناف ناف پیچ، ناف افتادن
ناف پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار

سر پیچیدن

سر پیچیدن
سر تافتن، سر برتافتن، سر برتابیدن، سرپیچی کردن، نافرمانی کردن
سر پیچیدن
فرهنگ فارسی عمید

چو پیچیدن

چو پیچیدن
خبر افتادن. هو افتادن. بر سر زبانها افتادن مطلبی. شایع شدن. در افواه شایع گشتن
لغت نامه دهخدا