جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لشکر شکوف

لشکر شکوف

لشکر شکوف
لشکر شکاف: که لشکر شکوفان مغفر شکاف نهان صلح جویند و پیدا مصاف (سعدی لغ) توضیح لغت نامه بنقل از فرهنگ خطی بدون اسم کتابخانه لغت نامه نقل کرده: لشکر شکوفان جماعتی که در وقت جنگ گریزند و لشکر را بددل کرده گریزانند. ظاهرا این معنی را از همین بیت استنباط کرده اند و براساسی نمی باشد
فرهنگ لغت هوشیار

لشکر شکاف

لشکر شکاف
آنکه صف لشکریان دشمن بشکافد و آنان را مغلوب سازد
لشکر شکاف
فرهنگ لغت هوشیار

لشکرشکوف

لشکرشکوف
آنکه صف لشکریان دشمن را بشکافد، لشکرشکن، کنایه از دلاور، برای مِثال که لشکر شکوفان مغفرشکاف / نهان صلح جستند و پیدا مصاف (سعدی۱ - ۷۷ حاشیه)
لشکرشکوف
فرهنگ فارسی عمید

لشکرشکوف

لشکرشکوف
مرد لشکرشکاف. شجاع و دلاور. (آنندراج) :
که لشکرشکوفان مغفرشکاف
نهان صلح جویند و پیدا مصاف.
سعدی.
- لشکرشکوفان، جماعتی که در وقت جنگ گریزند و لشکر را بددل کرده گریزانند. (فرهنگ خطی)
لغت نامه دهخدا

لشکر شکنی

لشکر شکنی
عمل و کیفیت لشکر شکن مغلوب کردن لشکر: ای بلشکر شکنی بیشتر از صدرستم ای بهشیار دلی بیشتراز صد هوشنگ. (فرخی. د. 206)
فرهنگ لغت هوشیار

لشکر شکر

لشکر شکر
لشکر شکار: شاه فرخنده پی و میری آزاده خویی گرد لشکر شکن و شیری لشکر شکری. (فرخی لغ) توضیح در دیوان فرخی. چا. د.: 378 شیری دشمن شکری
فرهنگ لغت هوشیار