معنی لش کشی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لش کشی
کش کشی
- کش کشی
- نوعی تیر و کمانوسیله ای برای شکار پرندگان مانند: گنجشک، سار، توکا
فرهنگ گویش مازندرانی
لش کش
- لش کش
- وسیله ای که با آن لاشۀ گاو و گوسفند را به قصابی می برند، آنکه لاشۀ گاو و گوسفند را به قصابی می برد، وسیله ای که در آن جسد مرده را حمل کنند
فرهنگ فارسی عمید
لش کش
- لش کش
- ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را بدکانهای قصابی برند، مردی که لش گوسفند را به دوش درلش کش نهد یا از آن برگیردو بدکان قصابی برد
فرهنگ لغت هوشیار
لش کش
- لش کش
- ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را به دکان های قصابی برند، مردی که لش گوسفند را به دوش در لش کش نهد یا از آن برگیرد و به دکان قصابی برد
فرهنگ فارسی معین