جدول جو
جدول جو

معنی لرزانک

لرزانک((لَ نَ))
ژله، خوراکی سرد که از آب یا آب میوه همراه با نشاسته و شکر تهیه می شود
تصویری از لرزانک
تصویر لرزانک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لرزانک

لرزانک

لرزانک
خوراکی شبیه ژله که از میوه یا آب میوه با شکر درست کنند، ژله
لرزانک
فرهنگ فارسی عمید

لرزانک

لرزانک
غذائی سرد از نشاسته و شکر یا از آرد برنج و شکر نوعی خوراک سرد که از نشاسته و شکر یا از آرد برنج و شکر تهیه کنند و آن چون سرد شود دلمه گردد و چون بجنبانند بلرزد (وجه تسمیه) ژله. لرزانک انواع مختلف دارد مانند: لرزانک انگور فرنگی لرزانک به لرزانک سیب لرزانک پرتقال لرزانک شکلات و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

لرزانک

لرزانک
غذائی سرد از نشاسته و شکر یا از آرد برنج و شکر. نوعی غذا که از نشاسته و شکر کنند. قسمی از دندان مز، که با نشاسته و شکر و شیر پزند. طعامی که از نشاسته و قند کنند که چون سرد شد دلمه شود و چون بجنبانی بلرزد و وجه تسیمۀ آن همین است.
- امثال:
لرزانک خودش را نگاه نمی تواند داشت مرا چگونه نگاه می دارد. (کریمخان زند)
لغت نامه دهخدا

لرزانی

لرزانی
عمل لرزان. حالت و چگونگی لرزان. در حالت لرز و لرزیدن. لرزندگی:
بزرگ امید خردامید گشته
به لرزانی چو برگ بید گشته.
نظامی
لغت نامه دهخدا