جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لخت دوز

لخت دوز

لخت دوز
پاره دوز، پینه دوز، لاخه دوز، لخته
لخته لخته: تکه تکه
لخت دوز
فرهنگ فارسی عمید

لخت دوز

لخت دوز
لاخه دوز که پینه دوز و پاره دوز باشد یعنی شخصی که بر کفش پاره شده پینه بدوزد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

لخه دوز

لخه دوز
در تداول مردم خراسان، وصله کننده کفش کهنه را گویند که به عربی منقل است. صاحب منتهی الارب گوید: مُنقل، درپی کننده نعل و موزه را. پاره دوز. پینه دوز
لغت نامه دهخدا

اختردوز

اختردوز
تیر اختردوز، تیر دورپرتاب: چون لشکر قدم اقدام درنهادند و بزخم تیر اختردوز و ناوک جگرسوزایشان را مضطر و عاجز کردند... (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

رخت سوز

رخت سوز
رخت سوزنده. آنکه اثاث البیت خود را می سوزاند. (ناظم الاطباء) ، آنچه رخت را بسوزاند. سوزندۀ جامه و مان:
بدین غافلی می گذاریم روز
که در مازنند آتش رخت سوز.
نظامی
لغت نامه دهخدا