جدول جو
جدول جو

معنی لجستیک

لجستیک((لُ جِ))
بخشی از علوم نظامی که به حمل و نقل افراد و تجهیزات ارتش اختصاص دارد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لجستیک

لجستیک

لجستیک
از فنون لشکرکشی، مربوط به حمل و نقل، لشکرکشی و تدارکات لشکر
لجستیک
فرهنگ فارسی عمید

لاستیک

لاستیک
فرانسوی رویی رویه چدخ در خودرو چرم مانندی از کائوچو، رویه چرخ وسایط نقلیه (مانند اتومبیل)، کشدار، رویه چراغ اتومیبل و بعضی از وسایل نقلیه
فرهنگ لغت هوشیار

لجستیکی

لجستیکی
از انگلیسی ارتیکی بخشی از ادارات و واحدهای ارتش. ستاد فرماندهی لجستیکی شامل قسمتهای ذیل است: اداره اردنانس، اداره حمل و نقل، اداره سررشته داری، اداره دارایی، بیمارستانها و بهداری ارتش، اداره مهندسی، اداره مخابرات، اداره کنترولر، دانشگاه نظامی، امور دواب
فرهنگ لغت هوشیار

لاستیک

لاستیک
ماده چرم مانند که از شیره بعضی گیاهان گرفته می شود و پس از یک رشته اعمال صنعتی برای ساختن اشیاء مختلف به کار می رود
فرهنگ فارسی معین

لاستیک

لاستیک
مادۀ جامد، قابل ارتجاع وانعطاف پذیر که در تهیۀ روکش چرخ وسایل نقلیه و مانند این ها کاربرد دارد، رویۀ چرخ اتومبیل و وسایل نقلیه، تایر
لاستیک
فرهنگ فارسی عمید