معنی لج لج ((لَ)) ستیزه کردن، پافشاری در عناد و کینه سر لج افتادن: عصبانی شدن، مخالفت کردن ستیزه کردن، پافشاری در عناد و کینه سرِ لج افتادن: عصبانی شدن، مخالفت کردن تصویر لج فرهنگ فارسی معین