معنی لت و پار کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی لت و پار کردن
لت و پار کردن((~. کَ دَ))
از هم دریدن و پاره پاره کردن
تصویر لت و پار کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لت و پار کردن
لت و پار کردن
لت و پار کردن
به قطعات خرد و بزرگ جدا کرده پراکندن، بی نظم و ترتیبی پراکنده و متفرق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
لت و پار کردن
لت و پار کردن
پاره پاره کردن. بقطعات خرد و بزرگ جدا کرده پراکندن. پراکنده و متفرق کردن. بی نظم و ترتیبی پراکنده و متفرق کردن
لغت نامه دهخدا
لت و پار شدن
لت و پار شدن
پاره پاره شدن، لخت لخت شدن، پراکنده شدن، متفرق گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
لت و پار شدن
لت و پار شدن
متفرق و پراکنده شدن. جزٔجزء و پاره پاره شدن. پاره پاره و لخت لخت شدن. پریشان شدن. - لت و پار شدن گروهی، هر یک در گوشه ای از خانه بی بستری و بی نظمی خفتن از طول بیداری یا ماندگی بسیار. پراکنده خفتن، جدا و دور از یکدیگر نشسته بودن
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.