جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لباسات

لباسات

لباسات
مکر، حیله، جمعِ واژۀ لباس، حیله گری ها برای مِثال سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن / پند را باز ندانی ز لباسات و فریب (ناصرخسرو - ۵۲۱)
لباسات
فرهنگ فارسی عمید

لباسات

لباسات
در تازی نیامده ترفند، چاپلوسی (در غیاث اللغات این واژه رمن لباس دانسته شده و برابر است با جامه ها و به، چاپلوسی) مکر حیله: سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن پند را باز ندانی ز لباسات و فریب. (ناصر خسرو. 42)، تملق چاپلوسی
فرهنگ لغت هوشیار

لباسات

لباسات
جَمعِ واژۀ لباس، کنایه از تملق و چاپلوسی است. (غیاث) :
سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن
پند را باز ندانی ز لباسات و فریب.
ناصرخسرو.
، مکر و تزویر و خدعه و دوروئی:
شاها ز تو غوری بلباسات بجست
مانندۀ جوژه از کف خات بجست
از اسب پیاده گشت و رخ پنهان کرد
پیلان بتو شاه داد و از مات بجست.
فردوس مطربه (از تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا