لب دوز لب دوز آنچه که لبها را بهم بچسباند و بپیوندد چایی باید لبریز و لب سوز و لب دوز باشد فرهنگ لغت هوشیار
آب سبز آب سبز در پزشکی از امراض چشم که عوارض آن افزایش فشار داخلی چشم و درد و سفتی کرۀ چشم و محدود شدن میدان دید است و ممکن است منجر به کوری شود، گلوکوم فرهنگ فارسی عمید
گلو سوز گلو سوز آنچه گلو را بسوزاند، بسیار شیرین: میشود قند گلوسور مکرر چون شد چه شود گر سخن تلخ مکرر گردد. (صائب) فرهنگ لغت هوشیار