جدول جو
جدول جو

معنی لب

لب
سیلی، تپانچه، کاج
تو لب رفتن: کنایه از شرمسار شدن، خجل شدن
لب تر کردن: کنایه از سخن گفتن یا چیزی نوشیدن
لب گزیدن: کنایه از تأسف خوردن
تصویری از لب
تصویر لب
فرهنگ فارسی معین