مُرَکَّب اَز: لا + یعلم، که نمیداند. نادان. صیغۀ مضارع منفی است و میم در محاورۀ فارسیان به وقف خوانده میشود و این برای استمرار نیز می آید و صفت حیوان واقع میشود بجهت اظهار کمال نادانی او یعنی الحال هم نادان است و در استقبال هم بی علم و موصوف بخ نادانی خواهد ماند. (غیاث) : گفت ای سفیه لایعلم شیر را با تو چه مناسبت است. (سعدی)، گفت چگونه می بینی دیبای معلم را بر این حیوان لایعلم. گفتم خطی زشت است که به آب زر نبشته است. (سعدی)
خداوندان علم دانایان دانشمندان خداوندان علم توصیح درسوره 3 (آل عمران) آیه 16 آمده: (شهدالله انه لااله الاهو والملائکه وواولوالعلم قائما بالقسط) (گواهی می دهد خدای که هیچ خدای نیست مگر او وفرشتگان و صاحبان علم ایستاده بعدل)، و اولوالعلم خداوندان علم گواهی میدهند. مفسران خلاف کردند در آنکه این خداوندان علم که اند. بعصی مفسران کفتند: مراد انبیاء اند پیغمبران خدای بر این گواهی میدهند. ابن کیسان گفت: صحابه رسول اند از مهاجر و انصار. مقاتل گفت: احبار اهل کتابند آنان که ایمان آوردند چون عبدالله سلام و مانند او