جدول جو
جدول جو

معنی لامانی

لامانی
لاف و گزاف دروغ، چاپلوس، چاپلوسی
تصویری از لامانی
تصویر لامانی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لامانی

لامانی

لامانی
چاپلوسی، هرزه گویی، بی ایمانی، لاف و گزاف، دروغ، چاپلوس، لاف زننده،
لامانی
فرهنگ فارسی عمید

لامانی

لامانی
لاف و گزاف گفتن: والله که مبارکم درین خدمت دانی تو که نیست لاف و لامانی. (کمال اسماعیل لغ) لام آوردن، حیله کردن تزویر کردن: خلق خوشبوی تو با شاه ریا حین می گفت کای گل تازه قبا باز چه لام آوردیک (شمس طبسی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

لامانی

لامانی
لاف و گزاف و دروغ، (برهان)، گزافه در سخن، منسوب به فریب و دروغ، (غیاث، از شرح خاقانی) :
چه سستی دیدی از سنت که رفتی سوی بی دینان
چه تقصیر آمد از قرآن که گشتی گرد لامانی،
سنائی،
سخنت را نه عبارت لطیف و نه معنی
عروس زشت و حلی دون و لاف و لامانی،
خاقانی،
فروکن نطع آزادی برافکن لام درویشی
که با لام سیه پوشان نماند لاف ولامانی،
خاقانی،
واﷲ که مبارکم در این خدمت
دانی تو که نیست لاف و لامانی،
کمال اسماعیل،
، لابه گری، تملق، تبصبص، چاپلوسی و لابه گری بود، (صحاح الفرس)، اسدی در لغت نامه گوید: ’لامانی و لاوه چاپلوسی و لابه گری بود در پذیرفتن و بجا نیاوردن ؟’ و بیت ذیل رااز فرخی شاهد می آورد، لکن وافی به مقصود نیست و شعرلامانی در بیت فرخی ظاهراً به معنی احمدا است، رجوع به احمدا شود:
نامۀ مانی با نامۀ تو ژاژ است
شعر خوارزمی با شعر تو لامانی،
فرخی،
باز از آن خواجه زادۀ بی برگ
آنهمه لاف و لام و لامانی،
سنائی،
گهی کاندر بلا مانی خداخوانی به لامانی
چو بازت عافیت بخشد سر از طاعت بپیچانی،
سعدی (در مفردات)،
، صاحب برهان به معنی چاپلوس و لابه کننده آورده است، زره پوشی، (برهان)، زره پوشی زیرا که لام زره را گویند، (غیاث، از مؤید)
لغت نامه دهخدا

سامانی

سامانی
مربوط به سامانیان، از نوادگان سامان، برای مِثال خلاف تو برکنده سامانیان را / ز بستان ها سرو و از کاخ ها در (فرخی - ۸۳)
سامانی
فرهنگ فارسی عمید

لحمانی

لحمانی
لحمانی در فارسی: گوشتی گوشتین لمتر منسوب به لحم گوشتین گوشتی: گرده جسمی لحمانی است
فرهنگ لغت هوشیار

مامانی

مامانی
از فرانسوی تو دل برو لوند چیز خوب و قشنگ و دوست داشتنی، شخص خوش جنس و بزرگوار
فرهنگ لغت هوشیار