جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لاله گشتن

لاله گشتن

لاله گشتن
سرخ شدن: موج کریمی برآمد از لب دریا ریگ همه لاله گشت از سرتابون (دقیقی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

لاله گشتن

لاله گشتن
کنایه است از سرخ شدن:
موج کریمی برآمد از لب دریا
ریگ همه لاله گشت از سر تا بون.
دقیقی
لغت نامه دهخدا

لاله وشان

لاله وشان
تیره ای از جانوران دریایی که بدن آن ها مانند گل لاله است، کرینوئید. نوعی از آن را لالۀ دریایی می گویند
لاله وشان
فرهنگ فارسی عمید

غالب گشتن

غالب گشتن
چیره شدن پیروز گشتن غلبه کردن پیروز شدن: مسلط گشتن: اگر جاهلی بر زبان آوری و شوخی غالب آمد عجب نیست. یا غالب آمدن برکسی. چیره شدن بر او: ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش بربود. یا غالب آمدن در امری. چیره شدن در آن بر کسی: عفص غالب آمدن در کشتی و سست گردانیدن طرف
فرهنگ لغت هوشیار

لاله کاشتن

لاله کاشتن
کشت کردن لاله. یا لاله کاشتن و بنفشه درودن، روشن کردن زغال بوسیله آتش: بباغ شعله ور دهقان انگشت بنفشه می درود ولاله میکشت. (نظامی آنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار