جدول جو
جدول جو

معنی لاحق

لاحق
((حِ))
آن که از پس چیزی آید و بدو پیوندد، رسنده، واصل، پیوند شونده، متصل، آینده، بعدی، مقابل سابق، جمع لاحقین
تصویری از لاحق
تصویر لاحق
فرهنگ فارسی معین