گوریده گوریده ژولیده. آشفته. درهم و برهم، چنانکه موی یا ریسمان و ابریشم و جز آن. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا
شوریده شوریده آشفته، منقلب، پریشان حال، در تصوف ویژگی کسی که نور حق در دلش جلوه گر گشته و از خود بی خود شده باشد فرهنگ فارسی عمید
گرویده گرویده باور داشته تصدیق کرده، آن کس که بدین و مذهبی ایمان آورده: مومن مقابل ناگرویده غیر مومن کافر: همه خلق گرویده و ناگرویده از روی آفریدن و روزی دادن، جمع گرویدگان: آفرین بر گرویدگان و صفت ایمان ایشان فرهنگ لغت هوشیار