جدول جو
جدول جو

معنی گورن

گورن((رَ))
حلقه ای که لشکری در گرد چیزی تشکیل دهد، نوعی اردوگاه که به وسیله گردونه هایی که به شکل دایره تنظیم کنند سنگربندی شود
تصویری از گورن
تصویر گورن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گورن

گورن

گورن
ترکی کورنش کرنش بنگرید به کرنش حلقه ای که لشکری در گرد چیزی تشکیل دهد، نوعی اردوگاه که بوسیله گردونه هایی که بشکل دایره تنظیم کنند سنگر بندی شود
فرهنگ لغت هوشیار

گورن

گورن
مرکز بخش مربیهان از ناحیۀ پونتی وی (در فرانسه) که 56000 تن جمعیت دارد. کلیسایی از قرن 15 و 16 میلادی در این شهر باقی است. معدن سنگ لوح نیز دارد
لغت نامه دهخدا

گورن

گورن
به معنی حلقه زدن مردم باشد، و بعضی گویند به این معنی ترکی است. (برهان) (آنندراج). ترکی است. در جغتایی گوران، گورن حلقه ای که لشکری در گرد چیزی تشکیل دهد، نوعی اردوی سنگربندی شده، که به وسیلۀ گردونه هایی که به شکل دایره تنظیم کنند. ’جغتایی 468’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا

سورن

سورن
خانواده ای در دوره اشکانیآنکه قدرتمند بودند، نام یکی از خاندانهای هفتگانه ممتاز در زمان اشکانیان
سورن
فرهنگ نامهای ایرانی

گوزن

گوزن
پستانداری شبیه گاو با شاخ های بلند و چند شاخه که از شیر، گوشت و پوست آن استفاده می شود و در جنگل زندگی می کند
گوزن شمالی: در علم زیست شناسی نوعی گوزن که در سرزمین های قطبی به سر می برد و از علف های زیر برف تغذیه می کند و آن را برای کشیدن سورتمه روی برف تربیت می کنند، گوزن قطبی
گوزن قطبی: در علم زیست شناسی نوعی گوزن که در سرزمین های قطبی به سر می برد و از علف های زیر برف تغذیه می کند و آن را برای کشیدن سورتمه روی برف تربیت می کنند
گوزن
فرهنگ فارسی عمید

سورن

سورن
حمله و هجوم، یورش، غوغا و هیاهوی لشکریان هنگام تاختن بر دشمن
سورن
فرهنگ فارسی عمید