معنی گله - فرهنگ فارسی معین
معنی گله
- گله
- پارچه ای که بر سقف خانه ها مانند سایبان بندند، آسمانگیر
تصویر گله
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گله
گله
- گله
- شکوه، شکایت، اظهار دلتنگی
گله کردن: شکوه کردن، شکایت کردن
فرهنگ فارسی عمید
گله
- گله
- شکایت کردن، عارض شدن رنجش از کسی گله و رمه گوسفند و شتر و خر و گاو و آهو و امثال آن باشد، دسته حیوانات و سایر چهارپایان
فرهنگ لغت هوشیار