معنی گلو پاره کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی گلو پاره کردن
- گلو پاره کردن((~. رِ. کَ دَ))
- فریاد زدن
تصویر گلو پاره کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گلو پاره کردن
گلو تازه کردن
- گلو تازه کردن
- نوشیدن مایعات مانند شربت و غیره، خوردن میوه های آبدار و مانند آن. توضیح چون مهمانی بکسی رسد ضمن تعارف بدو گویند: حالا بفرمایید گلویی تازه کنید
فرهنگ لغت هوشیار