معنی گل خوچه - فرهنگ فارسی معین
معنی گل خوچه
- گل خوچه((~. چَ یا چِ))
- غلغلک، به خنده آوردن کسی با تحریک زیر بغل یا شکمش، غلغلج، پخپخو
تصویر گل خوچه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گل خوچه
گل خوچه
- گل خوچه
- جنباندن انگشتان و خاریدن زیر بغل پهلو و کف پای مردم تا بخنده در آیند غلغلچ غلغلک
فرهنگ لغت هوشیار
گل خوچه
- گل خوچه
- جنبانیدن انگشتان در زیر بغل و خاریدن پهلو و کف پای مردم تا به خنده آیند. (برهان) (آنندراج). غلغلچ. غلغلک
لغت نامه دهخدا
گل بوته
- گل بوته
- نقش گل و بوتۀ گل بر روی پارچه و فرش یا چیزی دیگر
فرهنگ فارسی عمید
گل خواره
- گل خواره
- کرم خاکی خراطین: اما هیچ ناقصتر از خراطین نیست و او کرمی است سرخ که اندر گل جوی بود و او را گل خواره خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
گل بوته
- گل بوته
- نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار