جدول جو
جدول جو

معنی گشتن

گشتن((گَ تَ))
دور زدن، گردیدن، تغییر کردن، شدن، جستجو کردن، گردش، سیر کردن، چرخیدن، دور زدن، مراجعت کردن، جنگ کردن، مبارزه کردن، 9- انتقال یافتن، رسیدن، زایل شدن، غروب کردن
تصویری از گشتن
تصویر گشتن
فرهنگ فارسی معین