معنی گسیخته - فرهنگ فارسی معین
معنی گسیخته
- گسیخته((گُ تِ یا تَ))
- بریده، از هم جدا شده
تصویر گسیخته
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گسیخته
گریخته
- گریخته
- فرار کرده بسرعت دور شده، جمع گریختگان: چون پرتو شعور صاحب قران بی همال برین احوال افتاد بیان فوجین و... را با پانصد سوار از عقب گریختگان روان ساخت
فرهنگ لغت هوشیار