معنی گسی داشتن
گسی داشتن
((گُ. تَ))
فرستادن، روانه شدن
تصویر گسی داشتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گسی داشتن
گسیل داشتن
گسیل داشتن
فرستادن کسی به جایی، روانه کردن
فرهنگ فارسی عمید
گلی داشتن
گلی داشتن
گله داشتن، شکوه داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
سی داشتن
سی داشتن
شگون داشتن، برازنده بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست داشتن
دست داشتن
نقش داشتن، شریک بودن
فرهنگ واژه فارسی سره
دست داشتن
دست داشتن
قدرت داشتن، مسلط بودن، امکان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
پای داشتن
پای داشتن
پایداری کردن، ثبات ورزیدن، استقامت
فرهنگ لغت هوشیار
روی داشتن
روی داشتن
صواب بودن امر، روداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تری داشتن
تری داشتن
رطوبتی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
گذر داشتن
گذر داشتن
راه داشتن، عبور کردن
فرهنگ فارسی عمید