معنی گسترش - فرهنگ فارسی معین
معنی گسترش
- گسترش((گُ تَ رِ))
- گستردگی، پهن شدگی، فرش، هر چیز گستردنی، رواج، توسعه، بسط
تصویر گسترش
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با گسترش
گسترش
- گسترش
- هر چیز را که توان پهن کرد از دام و بساط و فرش و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار