جدول جو
جدول جو

معنی گرمب گرمب

گرمب گرمب
صدای پی در پی افتادن یا کوفتن و زدن چیزی
تصویری از گرمب گرمب
تصویر گرمب گرمب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گرمب گرمب

گرمباگرنب

گرمباگرنب
پی درپی کوفتن وزدن: هفت شبانه روز گرمباگرنب (گرمب) عروسی کردند
لغت نامه دهخدا

گرم گرم

گرم گرم
بسیار گرم داغ (هوا و غیره) : سمک گفت: ای جوانمرد، راه تو دور است و گرما گرم است، در حال گرمی: ضماد را گرما گرم روی دمل گذاشتن، بحبوحه صمیم: در گرماگرم روزگارانی بود که دولت... نقشه وسیع متحدالشکل کردن لباسها را دنبال میکرد
فرهنگ لغت هوشیار