جدول جو
جدول جو

معنی گرم و سرد چشیده

گرم و سرد چشیده
کنایه از آن که تجربه های بسیار کرده و ورزیده شده
تصویری از گرم و سرد چشیده
تصویر گرم و سرد چشیده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گرم و سرد چشیده

گرم و سرد چشیده

گرم و سرد چشیده
کارآزموده. مجرب. جهاندیده: در خدمت وی گرم و سرد چشیده. (تاریخ بیهقی). پروردۀ جهان دیده آرمیده گرم و سرد چشیده. (گلستان).
واقعات زمانه دیده بسی
گرم و سرد جهان چشیده بسی.
امیرخسرو
لغت نامه دهخدا

گرم و سرد چشیدن

گرم و سرد چشیدن
خوب وبد زمانه را دیدن. تلخی و شیرینی روزگار را دیدن
لغت نامه دهخدا