جدول جو
جدول جو

معنی گردپا نشستن

گردپا نشستن
مربع نشستن، چهار زانو نشستن
تصویری از گردپا نشستن
تصویر گردپا نشستن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با گردپا نشستن

گردپای نشستن

گردپای نشستن
چهارزانو نشستن. مربع نشستن. احتباک. (منتهی الارب) :
بنشست گردپای و حریفان فرونشاند
پیش کنیزکان و غلامان بر قطار.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

گرد نشستن

گرد نشستن
غبار آلود شدن: گردننشیند بطرف دامن آزادگان گر براندازد فلک بنیاد این ویرانه را. (عالم آرا)، چرکین شدن، نقصان یافتن زیان رسیدن: گر جمله کائنات کافر گردند بردامن کبر یاش ننشیند گرد. (عبدالله انصاری)
فرهنگ لغت هوشیار

گرد نشستن

گرد نشستن
گردآلود شدن. چرکین شدن، مجازاً نقصان یافتن. زیان رسیدن:
گر جملۀ کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد.
خواجه عبداﷲ انصاری.
خاک نعلین تو ای دوست غبارم شد
تا بر آن دامن عصمت ننشیندگردم.
سعدی (خواتیم).
گفت در راه دوست خاک مباش
نه که بر دامنش نشیند گرد.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا

گرد نشستن

گرد نشستن
چهارزانو نشستن: ملوک را نشاید که کاغذ بر سر زانو گیرند و دبیروار نشینند تا چیزی نویسند، بلکه ایشان را گرد باید نشست و کاغذ معلق باید داشت. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا